بنیتابنیتا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات با تو بودن

دلبر مادر...

1390/10/4 8:55
نویسنده : مامانی
577 بازدید
اشتراک گذاری

دلبر مادر

دختر شیرین من خیلی خیلی شیطون شدی ...

این کار هر روزه ات هست که همه کشوها رو میریزی بیرون !فقط علاقه به ریخت و پاش داری!

اما من از همین ریخت و پاش کردن هات هم لذت میبرم....

شبها وقتی که خوابیدی میایی و میچسبی به من و من غرق در لذت میشم و تا صبح بارها میبوسمت ولی میترسم که بد خواب بشی و با بوسه های من بیدار شی...

دیروز داشتیم با هم بازی میکردیم یه یه مقدار بلوزم رفته بود بالا و شکمم پیدا بود تو اومدی و با اون لبهای خوشگلت شکم مامان رو بوسیدی.....الهی دورت بگردم که این قدر مهربونی.....کلی هم قلقلکم اومد....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رها
23 دی 90 23:06
اول کلی بوست کنم بعد که خوب دلم خنک شد برات بنویسم خوشگله!

چه دختر نازی هستی تو عشقم دوست دارم یه دنیا