دلبر مادر...
دختر شیرین من خیلی خیلی شیطون شدی ... این کار هر روزه ات هست که همه کشوها رو میریزی بیرون !فقط علاقه به ریخت و پاش داری! اما من از همین ریخت و پاش کردن هات هم لذت میبرم.... شبها وقتی که خوابیدی میایی و میچسبی به من و من غرق در لذت میشم و تا صبح بارها میبوسمت ولی میترسم که بد خواب بشی و با بوسه های من بیدار شی... دیروز داشتیم با هم بازی میکردیم یه یه مقدار بلوزم رفته بود بالا و شکمم پیدا بود تو اومدی و با اون لبهای خوشگلت شکم مامان رو بوسیدی.....الهی دورت بگردم که این قدر مهربونی.....کلی هم قلقلکم اومد.... ...
نویسنده :
مامانی
8:55